عبور

بر پلک های پنجره ام سایه ای گذشت


شاید تو بوده ای


شاید نگاه ماه


فانوس سرد یاد مرا زنده کرده است


در بیشه زار دور و مه آلود ذهن تو


شاید


خیال من


امشب گذشته است


از دره های تار فراموشی


تا آشیان روشن اندیشه های تو


بر پلک های پنجره ام سایه ای گذشت


تا کوچه می دوم


بن بست ها برابر چشم اند


یک خواب گرد پیر


آرام و کند می گذرد از کنارشان


مهتاب عشوه گر


بر اشک های من لبخند می زند


بی تو چه گونه بگذرم از شب


بی تو چگونه من ؟

                                                               سیما یاری

نظرات 1 + ارسال نظر
مینا جمعه 10 دی 1389 ساعت 01:01

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد