توسن خیال...

امشب خیال بی خبر از من

رفته است تا کجا؟!

آیا کدام جای،

ندانم

اطراق کرده است

چشم انتظار مانده ام امشب

که بی من،او

رو بر کدام سوی نهاده ست

از نیمه هم گذشته شب،

اما خیالِ من

گویا خیالِ آمدنش نیست


در دم دمای صبح

دیدم خیال،خرم و خندان ز ره رسید

پرسیدمش که،

رفته کجا؟

پاسخی نگفت

هرچند می نهفت

رازی نگفتنی را،اما

دیدم

در دیده نقش روی تو را داشت

بوییدمش،

شگفت!

بوی تو را داشت....


حمید مصدق


نظرات 15 + ارسال نظر
zia چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 05:00 http://zia11086.blogsky.com

رشته تحصیلی شماچیست وچندسال دارید؟

چطور اونوقت؟؟؟!!!

امید چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 07:41 http://garmak.blogsky.com/

بوی او از عطر تن اوست
فضای سینه را اکنده از عشق کرده است
همیشه این فضا و این بو را دوست داشته ام


درود بر زهرای همیشه عاشق نویس

بسیار زیبا

درود بر شما

محبوبه چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 08:03 http://chashmanatbarayeman.blogfa.com


امشب در سر شوری دارم
آپم
بیا بیا

سهیلی چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 11:36 http://chrbsh.blogfa.com

ممنون از حضورتون

طراوت چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 12:25 http://nabeghehaye89.blogsky.com

عاااالی

فداااااات

[ بدون نام ] چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 16:36

برایت دنیایی به زیبایی هر آنچه زیبایش می دانی آرزو می کنم . . .

ممنون
شما؟!!!!
لااقل اسمتون رو بزارین!

رامین چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 17:36 http://ramin1852.blogsky.com

خیاله دیگه بعضی اوقات بودار میشه

بله ممکنه!!

سپینود چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 17:49 http://koocheyeeshgh.persianblog.ir

سلام بدو بیا که اپم بایدبخونیشو نظر بدی بدو من منتظر نظر تو هستم.[گل][ماچ][پلک][خجالت]

Ehsan چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 21:12 http://boosehayeasheghane.blogsky.com/

قصه از آنجا شروع شد که................ خیلی عصبانی بود,گفت اگه دوستم داری ثابت کن
گفتم چه جوری؟
....تیغو برداشتو گفت: رگتو بزن.
گفتم مرگ و زندگی دست خداست
گفت:یعنی دوستم نداری...
تیغو برداشتمو رگمو زدم,وقتی داشتم تو آغوش گرمش جون می دادم, آروم زیر لب گفت:
اگه دوستم داشتی تنهام نمی ذاشتی...!!!

چه بی .... بوده
این چه کاری بوده که از بنده خدا خواسته!!!

زهرا چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 21:12 http://mylovenana.blogfa.com

سلام عزیزم. آپت خیلی زیبا بود. من عاشق شعرای حمید مصدقم
آپم .. منتظرتم زهرایی

میام عزیزم

Ehsan چهارشنبه 30 شهریور 1390 ساعت 21:13 http://boosehayeasheghane.blogsky.com/

مرسی آپت قشنگ بود ....

لطف دارین

مریم جمعه 1 مهر 1390 ساعت 22:22 http://magic90salvia.blogfa.com

واقعا عالییییییییی

امیرحسین شنبه 2 مهر 1390 ساعت 14:00

به به میبینم که خیالتم میاد پیش ما ابجیم
بوی ادکلنم خوب بود حالا ؟ تازه خریدم اخه
خوشتیپ که هستم. باید به خودم برسم دیگه

سلووووم داداشییی
بازم که هوس دلستر کردی داداشی
زیادیش خوب نیستا

شاه احمد شنبه 2 مهر 1390 ساعت 18:03 http://musictak.blogsky.com

بسیار بسیار عالی و قشنگ.
هورا بر استقلالی های با فرهنگ
اینم یه شعر کپی شده توسط من:

امشب خیال بی خبر از من

رفته است تا کجا؟!

آیا کدام جای،

ندانم

اطراق کرده است



چشم انتظار مانده ام امشب

که بی من،او

رو بر کدام سوی نهاده ست



از نیمه هم گذشته شب

اما خیال من

گویا خیال آمدنش نیست



در دم دمای صبح

دیدم خیال،

خرم و خندان ز ره رسید

پرسیدمش که،

رفته کجا؟

پاسخی نگفت

هرچند می نهفت

رازی نگفتنی را،اما

دیدم

در دیده نقش روی تو را داشت

بوییدمش،

شگفت!

بوی تو را داشت

تشکر تشکر

شاه احمد شنبه 2 مهر 1390 ساعت 22:19 http://musictak.blogsky.com

ببخشید زهرا خانم چی شده ؟؟؟
توی نظراتم گفتی که یه نفر نیست آهنگ تکراری رو عوض کنه؟؟؟
منظورت به چی بود؟اگه مربوط به منه چی رو عوض نکردم؟؟؟
بهم بگو باشه.منتظرما

نههههههه
یه بار دیگه بخونین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد