باز آمد بوی ماه مدرسه
بوی بازی های راه مدرسه
بوی ماه مهر، ماه مهربان
بوی خورشید پگاه مدرسه
از میان کوچه های خستگی
می گریزم در پناه مدرسه
باز می بینم ز شوق بچه ها
اشتیاقی در نگاه مدرسه
زنگ تفریح و هیاهوی نشاط
خنده های قاه قاه مدرسه
باز بوی باغ را خواهم شنید
از سرود صبح گاه مدرسه
روز اول لاله ای خواهم کشید
سرخ، بر تخته سیاه مدرسه
( قیصر امین پور)
اینم سرودش
تقدیم به طراوت جون جونیم
نمیدونم چرا.....چرا وقتی این سرود از بلندگوی مدرسه پخش میشد....اول صبحی یه استرس خفیف میگرفتم....
یاد شیطونیا و صف صبحگاه و پچ پچ......سوت.... چشم غره های ناظم مدرسمون........یادش بخیر.....
امسال ولی خبری نیست دیگه....وارد دانشگاه میشم...امیدوارم خوب باشه....
همون استرس هم شیرین بود
موفق باشین
سلام
واقعا یادش بخیر
ولی من هم مثل دوستمون هر وقت این رو میشنوم استرس میگیرم حتی الان .....چون من چند تا همکلاسی خیلی بدی داشتم تو دوره ابتدایی که من رو خیلی اذیت میکردن و من رو میزدن
آخِِِییییییییییییییییییییی

چرا همه خاطره بد دارن
حوصله داریااااااااااا!!!

نه!؟
لابد الان از دست مدرسه راحت شدی که میگی یادش به خیر!!!
من از فردا باید برم مدرسه!چهاااااااارم دبیرستان!!!
آخه مگه پیش دانشگاهی چش بود!!به این با کلاسی!!!
افاااااااا دختر!!!



پس الان اینجا چیکار میکنی؟؟
برو بخواب دیرت شد
دِهِهههه
آره دیگه ولی مدرسه خوب بود
ما پیش دانشگاهی بودیم دلت بسوزه
ماه مهر همیشه دوستداشتنی است
چه روزهایی خوبی در ان گذشت
یادش بخیر
درود فراوان بر شما
بله یادش بخیر
همیشه خوش باشید
و دلتان شاد و خرم
سلامت باشین
شمام همینطور
همیشه خوش باشید
و دلتان شاد و خرم
وای ابجیم چه خوب بود ابتدایی...

با همه دوست بودیم.تمام دنیا رو زیبایی میدیدیم.زشتی معنا نداشت.به همه میگفتیم دوست دارم.گفتنش خیلی راحت بود اون موقع.
زیباترین دوران زندگیم بود ابجی.تکرار نشدنی ولی ای کاش دوباره تکرار میشد.
آره داداشی اون موقع ها خوب بود
اگه تکرار بشه بی مزه میشه نه؟
یادش به خیر
من روز اول که رفتم مدرسه با مامانم رفتم خیلی می ترسیدم حتی تو کلاس هم مامانم اومد. ولی بعد از چند روز رهام کرد و دیگه نیومد.خیلی گریه میکردم معلمم واسم بستنی خرید و هر دفعه که می رفتم یه خوردنی می داد بهم. خیلی بهم توجه میکرد. دیگه کم کم عادت کردم
آخیییی چه معلم خوبی
موفق باشید
مرسی
شمام همینطور
وقتی مدرسه میرفتم توتابستون خیلی دلم برای همشاگردی هام تنگ میشد و با اومدن مهر خیلی ذوق میکردم که اونا رو میبینم
امروز همون حس رو تو صورت پسرم دیدم
اون موقع ها دل آدما زود زود تنگ میشد
البته شایدم خاصیت بچگی این باشه
امیدوارم پسرتون موفق باشه
ورای اینکه یه مطلب مناسبتیه ، برای ماها که دیگه مدرسه از سرمون گذشته نوستالژیکه ... مرسی بابت مطلب زیباتون
خواهش میکنم
چشمتان زیبا میبیند
نههههههههههههههههههههههههههههههههههه



با مزه تر میشه
مثل خودم
دلسترم نمیخوام
کافه گلاسه لطفا
اااا اشتهات باز شده ها داداشی
حالا که اینجوریه فقط نوشابه دارم
الهی...یادش بخیر.
من عاااشق این شعرم.
هر وخ میشنومش یه انرژش مضاعف میگیرم برای کارای درسیم
واقعا که معرکس! مخصوصا اون سرودش که همیشه اول مهر تو تلوزیون پخش میشه. منم هر دفعه باهاش میخونم...خیلی کیف داره
چه عجب نگفتی خاطره بد داری

سرودشم دارم
میخوای طراوت جون جون جونیم؟
ا ا ا ا!!!! سرودشم داری جون جونی؟


اره که همی خواهم! اگه اگه اگه زحمتت نبود و وقتشو داشتی و امکانش بود و...بذارش تو پستت!
فداااای تو. ممنان
تقدیمش کردم به تو جون جونی
مرسی عزیزم.

همون شب دانلودش کردمو تا حالا شونصدبار گوش دادم
فدات عسیسم
منم در همین حدود یا کمتر گوش دادمش