اشک هایم را به تو تقدیم می کنم


اشک هایم را به تو تقدیم می کنم

و تو از آن همچون فرزند خود نگهداری کن

که از سوز عشق تو در وجودم متولد گشته است

و ما ، من و تو به آن هستی بخشیده ایم

http://img.blogcu.com/uploads/aslanbasol_karsinojen_gozyasi.jpg

من...

من...به دنبال دستانی هستم که هیچگاه دست سردم را رها نکند...

به دنبال قلبی هستم که جایی برای عشق آتشینم داشته باشد...

به دنبال دلی هستم که دروغ و ریا را نشناسد...

چشمانی که چشمانم را به خاطر بسپارد...

و لبانی که نامم را زمزمه کند...

به دنبال عشقی هستم که که در آن جدایی معنا ندارد...

و گاه اگر از دلم رنجید پا روی عشقش نگذارد...

من...به دنبال سوار نشین اسب سپید رویاها نیستم...

تنها به دنبال دلی هستم که مفهوم عشق را درک کرده باشد...

www.LOvetarin.com

«دوستت دارم»


فضای خانه که از خنده های ما گرم است
چه عاشقانه نفس میکشم!، هوا گرم است

دوباره «دیده امت»، زُل بزن به چشمانی
که از حرارتِ «من دیده ام ترا» گرم است

بگو دومرتبه این را که: «دوستت دارم»
دلم هنوز به این جمله ی شما گرم است

بیا گناه کنیم عشق را... نترس خدا
هزار مشغله دارد، سرِ خدا گرم است

من و تو اهل بهشتیم اگرچه میگویند
جهنم از هیجانات ما دو تا گرم است...

به من نگاه کنی؛ شعرِ تازه میگویم
که در نگاه تو بازارِ شعرها گرم است
نجمه زارع

تو زنده ای هنوز برایم...

تا میکشم خطوطِ تو را پاک میشوی

داری کمی فراتر از ادراک میشوی


هرلحظه از نگاهِ دلم میچکی ولی

با دستمالِ کاغذی ام پاک میشوی


این عابران که میگذرند از خیال من

مشکوک نیستند تو شکاک میشوی


تو زنده ای هنوز برایم گمان نکن

در گورِ خاطرات خوشم خاک میشوی


باید به شهرِ عشق تو با احتیاط رفت

وقتی که عاشقی چه خطرناک میشوی!

نجمه زارع


عکس عاشقانه

غریبه

خورشیدِ پشتِ پنجره ی پلکهای من
من خسته ام! طلوع کن امشب برای من

میریزم آنچه هست برایم به پای تو
حالا بریز هستی خود را به پای من

وقتی تو دلخوشی، همه ی شهر دل خوشند
خوش باش هم به جای خودت هم به جای من

تو انعکاسِ من شده ای... کوهها هنوز
تکرار میکنند تو را در صدای من

آهسته تر! که عشق تو جُرم است، هیچکس
در شهر نیست باخبر از ماجرای من

شاید که ای غریبه تو همزاد با منی
من... تو... چه قدر مثل تو هستم! خدای من!!
نجمه زارع

aks haye asheghaneh (8)