من با خاطرات تو زنده خواهم ماند
چه غمگین است این رفتن واین روزهای سرد تنهایی
شاید باورنکنی،
از من همین کلمات که با شوق به سوی تو پر می کشند باقی میماند
و زبانی که هیچ گاه آخرین حرفهایم را به تو نمی تواند بگوید
تمام دغده هایم این است که آیا بعد ازاین دوری می توانم همچنان با توسخن
بگویم یا نه؟
آیا دستی برای نوشتن ودلی برای تپیدن خواهم داشت یا نه؟
میدانم که خسته ای اما دوست دارم اجازه دهی کلماتم زمانی روبرویت بنشینند
ونگاهت کنند تا به حقیقت این جمله را دریابی که
می گویند:مرا ازیاد خواهی برد؟
نمی دانم ولی می دانم از یادم نخواهی رفت..
سلام
همیشه این دعا را با خودمم زمزمه میکنم:که خدایم فراموشم نکند.
زیبا نوشتی.
سلام
سر نمیزنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
۲ تا آپ کردم
سلام خوبین شما قلمتون بسیار زیبا و عالی بود به خصوص اونجا که میگه و زبانی که هیچ گاه آخرین حرفهایم را به تو نمی تواند بگوید. خیلی خوب نوشتین من اپ کردم خوشحال میشم سر بزنید موفق اشید یا علی خداحافظ.
آخ که چه دلگیره هوای من بی تو
چقدر نفس گیره قدم زدن بی تو
تو خلوت کوچه گرفتن دستات همش دروغه دروغ
چقدر ادامه بدم به گم شدن تو این خیابونهای شلوغ
این نیز بگذرد