ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
در توالی سکوت تو ٬
در تداوم نبودنت ٬
رد پای آشنایی از صدای تو ٬
در میان حجم خاطرم هنوز زنده است ٬
هنوز می تپد و باورش نمیشود که نیستی
که جواب مرا نمیخواهی بدهی٬
کجا نوشته اند؟
عشق
این چنین میان مرز سایه هاست؟
این چنین پر از هجوم فاصله
!
در تقابل میان آب و تشنگی ٬
تقابل میان درد و زندگی
کجا نوشته اند؟ ...
سلام زهرا جوون وبت عالیه موفق باشی بهم سر بزن عشق یادت نره
سلام چرا وبلاگ منو لینک نکردی؟
DOREGARD-TANHA.BLOGSKY.COM
با نام
ازشیر مرغ تا گوشت ادمیزاد لینک کن.
من لینکت کردم.
دوباره پشت پنجره...
هجوم بغض حنجره...
دوباره نامه های تو...
تروخدا...برو ! برو !
برای تو نوشته ام...
و با غمی سرشته ام...
جواب نامه های تو...
تروخدا...برو ! برو !
و اشک بیصدای من...
و عشق تو به پای من...
نگاه من ، نگاه تو...
تروخدا...برو ! برو !
و شاخه های زرد غم...
کنار من به پیچ و خم...
هوای بوسه های تو...
تروخدا...برو ! برو !
ستاره های آرزو...
دوباره گرم گفتگو...
صدای من ، صدای تو...
تروخدا...برو ! برو !
دوباره بوی نسترن...
و ساعت حزین من...
و دست آشنای تو...
تروخدا...برو ! برو !
و پیچک شکسته ام...
و سایه های خسته ام...
سکوت من ، سکوت تو...
تروخدا...برو ! برو !
و آسمان ِ راز من...
و آخرین نیاز من ...
دوباره ردّ پای تو...
تروخدا...برو ! برو !
به اشک من نظر نکن...
نگاه ِ پشت سر نکن...
که مُردم از فراق تو...
تروخدا...برو ! برو !
دوباره نه ! به من نگو!
از این مسیر روبه رو ...
دیر نشده برای تو...
تروخدا...برو ! برو !
...