من نمیدانم
کدام نگاه.. کدام جاده..
کدام حرف.. کدام صدا..
کدام رفتار.. کدام نبودن..
کدام خواستن.. کدام بودن..
کدام واژه.. کدام نخواستن..
کدام دوستت دارم..
کدام… تو را از من گرفت…
ولی! من میدانم!
دلم تا همیشه در وسط ترین نقطه ی زندگیت جا مانده است…
جایی بین خواستن و نخواستن..
جایی بین بودن و نبودن
جایی بین رفتن و نرفتن..
جایی بین……. این نقطه های خالی …
مطلبت خیلی قشنگ بود ممنون عزیزم
ما اهل دلیم اشاره را میفهمیم..راز شب پر ستاره را میفهمیم...به پنجره های بسته عادت داریم...بر دوست وفادار ارادت داریم
عالی بود باز هم.....!
موفق باشی
خیلی قشنگ بود ...
--------------------------------
ولی من میدونم کدام ... اونو ازم گرفت ....
کدومممم؟؟
سلام زهرا جان
خیلی زیبا بود
فکر میکنم شعر یه جور تردید رو می رسونه
تردیدی که همه ما خواسته یا نا خواسته درگیرش هستیم
سلام عسیسم
بالاخره آپ کردم
سلام زهرا
وبلاگ با حالی داری .به منم سر بزن و اگه با تبادل لینک موافقی بهم بگو.
مرسی