ای کاش عشق را زبانِ سخن بود...


آنکه می‌گوید دوستت می‌دارم
خنیاگرِ غمگینی‌ست
که آوازش را از دست داده است.

ای کاش عشق را
زبانِ سخن بود...

هزار کاکُلی شاد
در چشمانِ توست
هزار قناری خاموش
در گلوی من.

ای کاش عشق را
زبانِ سخن بود...
آنکه می‌گوید دوستت می‌دارم
دلِ اندُه‌گینِ شبی‌ست
که مهتابش را می‌جوید.

ای کاش عشق را
زبانِ سخن بود...

هزار آفتابِ خندان در خرامِ توست
هزار ستاره‌ی گریان
در تمنای من.

ای کاش عشق را
....زبانِ سخن بود


احمد شاملو

نمیرسند...

نمیرسند به هم دست اشتیاق من و تو


که تو همیشه همانی


که من همیشه همینم....


(محمد علی بهمنی)

قو...

شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد 
فریبنده زاد و فریبا بمیرد 

شب مرگ تنها نشیند به موجی 
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد 

در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب 
که خود در میان غزلها بمیرد 

گروهی بر آنند کاین مرغ شیدا 
کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد 

شب مرگ از بیم آنجا شتابد 
که از مرگ غافل شود تا بمیرد 

من این نکته گیرم که باور نکردم 
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد 

چو روزی ز آغوش دریا برآمد 
شبی هم در آغوش دریا بمیرد 

تو دریای من بودی آغوش وا کن 
که می خواهد این قوی زیبا بمیرد


دکتر مهدی حمیدی شیرازی


خییییلییییییی قشنگه