چند گویم من از جدایی ها


هان چه حاصل از آشنایی ها 

گر پس از آن بود جدایی ها 

من و با تو چه مهربانی ها 

تو و با من چه بی وفایی ها 

من و از عشق راز پوشیدن 

تو و با عشوه خودنمایی ها 

در دل سرد سنگ تو نگرفت 

گفته بودم که دل به کس ندهم 

تو ربودی به دلربایی ها 

 چون در ایینه روی خود نگری 

 می شوی گرم خودستایی ها 

 شور عشقت شراب شیرین بود 

ای خوشا شور آشنایی ها 

غزل

بیا به خلوت بی ماهتاب من بگذر 

به شام تار من ای آفتاب من بگذر 

کنون که دیده ام از دیدن تو محروم است 

 فرشته وار شبی رابه خواب من بگذر 

نگاه مست تو را آرزوکنان گفتم 

 بیا به پرتو جام شراب من بگذر 

اگر که شعر شدی بر لبان من بنشین

اگر که نغمه شدی از رباب من بگذر 

فروغ روی تو سازد دل مرا روشن

 بیا و در شب بی ماهتاب من بگذر 

 کرم کن و در کلبه ام قدم بگذار 

 مرا ببین و به حال خراب من بگذر 

آتش عشق

مرا با سوز جان بگذار و بگذر 

اسیر و ناتوان بگذار و بگذر 

چو شمعی سوختم از آتش عشق 

مرا آتش به جان بگذار و بگذر 

 دلی چون لاله بی داغ غمت نیست

 بر این دل هم نشان بگذار و بگذر 

 مرابا یک جهان اندوه جانسوز 

تو ای نامهربان بگذار و بگذر 

 دوچشمی را که مفتون رخت بود 

 کنون گوهرفشان بگذار و بگذر 

درافتادم به گرداب غم عشق 

مرا در این میان بگذارو بگذر 

www.LOvetarin.com-and-ghamgin-photo-4.jpg&t=1

به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد

به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد
و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد


دفتر قلب مرا وا کن و نامی بنویس
سند عشق به امضا شدنش می ارزد


گرچه من تجربه‌ای از نرسیدن‌هایم
کوشش رود به دریا شدنش می ارزد


کیستم ؟ … باز همان آتش سردی که هنوز
حتم دارد که به احیا شدنش می ارزد


با دو دست تو فرو ریختنِ دم به دمم
به همان لحظه‌ی بر پا شدنش می ارزد


دل من در سبدی ـ عشق ـ به نیل تو سپرد
نگهش دار، به موسی شدنش می ارزد


سال‌ها گرچه که در پیله بماند غزلم
صبر این کِرم به زیبا شدنش می ارزد


تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری هفتم www.pichak.net کلیک کنید

«دوستت دارم»


فضای خانه که از خنده های ما گرم است
چه عاشقانه نفس میکشم!، هوا گرم است

دوباره «دیده امت»، زُل بزن به چشمانی
که از حرارتِ «من دیده ام ترا» گرم است

بگو دومرتبه این را که: «دوستت دارم»
دلم هنوز به این جمله ی شما گرم است

بیا گناه کنیم عشق را... نترس خدا
هزار مشغله دارد، سرِ خدا گرم است

من و تو اهل بهشتیم اگرچه میگویند
جهنم از هیجانات ما دو تا گرم است...

به من نگاه کنی؛ شعرِ تازه میگویم
که در نگاه تو بازارِ شعرها گرم است
نجمه زارع